![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:35 :: نويسنده : Alireza
چه رسم جالبی است !!!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت … صداقتت را میگذارند پای سادگیت … سکوتت را میگذارند پای نفهمیت … نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت … و وفاداریت را پای بی کسیت … و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!! .آدمها آنقدر زود عوض می شوند … آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است … .زیاد خوب نباش … زیاد دم دست هم نباش …حکایت ما آدم ها … حکایت کفشاییه که … اگه جفت نباشند … هر کدومشون … هر چقدر شیک باشند … هر چقدر هم نو باشند تا همیشه … لنگه به لنگه اند … کاش… خدا وقتی آدم ها رو می آفرید … جفت هر کس رو باهاش می آفرید … تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها … به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند… . زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی … آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند … زیاد که باشی ، زیادی می شوی…
![]()
فاطمه . آهنگ عشق را میتوانی بنویسی ؟برای آنان که میخواهند حال مرا بدانند ؟ بنویس سفر عشق راه لذت بخشی دارد اگر بتوانی جاده ی طلوع خورشید را ببینی ، بنویس عشق سن و سال نمیخواهد ، غرور به کارش نمی اید . فقط قانونی دارد که باید در این قانون عدالت رعایت شود . شاید این قانون را باید در قالب هک کرد ، میدانی با چی؟
![]()
شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: 13:11 :: نويسنده : Alireza
تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد، با بيقراری به درگاه خداوند دعا میكرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقيانوس چشم میدوخت، تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نمیآمد. «من هرگز تو را ترك نخواهم كرد» ![]()
![]() |